این بیماری یک اختلال عصبی است که باعث کاهش تولید دوپامین (یک ماده مهم در مغز) میشود. این بیماری با لرزش، سفتی عضلات، کندی حرکت و مشکلات در حفظ تعادل شناخته میشود. اغلب در افراد بالای ۵۰ سال بروز میکند، اما ممکن است در سنین جوانی نیز ظاهر شود. مدیریت مناسب با داروها، فیزیوتراپی و در موارد پیشرفته، مداخلات جراحی، به کنترل علائم و افزایش کیفیت زندگی کمک میکند.
علائم و نشانههای این بیماری در هر فردی به صورت متفاوت بروز میکند. بسیاری از افراد ممکن است فکر کنند که نشانههای اولیه این بیماری ناشی از عوامل طبیعی پیری هستند و این باعث میشود کمتر به دنبال راهکارهای پزشکی باشند. علائم ابتدایی معمولاً خفیف هستند و به نظر جدی نمیآیند. این نشانهها اغلب از یک طرف بدن شروع به ظاهرشدن میکنند. حتی بعد از اینکه هر دو طرف بدن درگیر شد، علائم به طور معمول در همان سمتی که ابتدا ظاهر شده، شدیدتر میشوند. این امر نشاندهنده ضرورت توجه به سلامت و مراجعه بهموقع به پزشک متخصص است تا از طریق راهکارهای مناسب، به بهبود و مدیریت مناسب این بیماری دست یابید. در ادامه علائم و نشانههای این بیماری را بررسی میکنیم:
این بیماری به دلیل ازدسترفتن سلولهای عصبی در ماده سیاه مغز به وجود میآید. این سلولهای عصبی مسئول تولید دوپامین هستند. دوپامین یک ماده شیمیایی است که نقش پیامرسانی بین بخشهای مختلف مغز و سیستم عصبی را دارد و در کنترل و هماهنگی حرکات بدن نیز نقش دارد. آسیب یا از بین رفتن این سلولها منجر به کاهش دوپامین در مغز میشود. این به این معناست که بخشی از مغز که مسئول کنترل حرکت است، به درستی عمل نمیکند و باعث میشود حرکات فرد کند و ناهنجار شود. در این بیماری از بین رفتن سلولهای عصبی به صورت تدریجی اتفاق میافتد، اما علائم بیماری پارکینسون معمولاً زمانی شروع میشود که حدود 80٪ این سلولهای عصبی در ماده سیاه از بین رفته باشند.
این بیماری معمولاً در سنین میانسالی یا پیری آغاز میشود. با پیشرفت سن، خطر ابتلا به پارکینسون افزایش مییابد. به عبارت دیگر، با عبور از مرز جوانی، ما در معرض خطر قرار میگیریم.
اگر یکی از اعضای خانواده به این بیماری مبتلا باشد، احتمال ابتلا به این بیماری در افراد خانواده افزایش مییابد. اما اگر تعداد زیادی از اعضای خانواده این مشکل را نداشته باشند، احتمال ابتلای شما به این بیماری کمتر خواهد بود.
جنسیت نیز در ابتلا به این بیماری مؤثر است، زیرا طبق آمار گفته شده مردان بیشتر از زنان به این بیماری مبتلا میشوند.
افرادی که با سموم مختلف مانند علفکشها و سموم دفع حشرات بسیار سروکار دارند ممکن است خطر ابتلا به این بیماری در آنها افزایش پیدا کند. این نکته مهمی است و نشاندهنده اهمیت رعایت ایمنی و احتیاط هنگام قرارگیری در معرض این سموم است.
در پیشرفت بیماری پارکینسون، ممکن است شخص با مشکلات شناختی، مانند دمانس یا زوال عقل روبهرو شود. این مشکلات به داروها کمتر پاسخ میدهند و در مراحل پیشرفته بیشتر به چشم میخورند.
در مراحل اولیه، افراد ممکن است با افسردگی مواجه شوند. درمان افسردگی میتواند فرآیند مقابله با چالشهای این بیماری را تسهیل کند. علاوه بر افسردگی، تغییرات عاطفی مانند ترس، اضطراب یا کاهش انگیزه نیز ممکن است در فرد بروز کند که پزشکان ممکن است از داروها برای درمان آنها استفاده کنند.
با پیشرفت این بیماری، چالشهایی در عمل بلع پیش میآید. عمل بلع به دلیل کاهش توانایی عضلات فک و دهان مشکلآفرین میشود و بزاق به همین دلیل در دهان جمع میشود و ممکن است منجر به سرریز آب دهان گردد.
با پیشرفت این بیماری، ممکن است برخی افراد با مشکلات مثانه روبرو شوند. این مشکلات میتوانند شامل عدم توانایی در کنترل ادرار یا مشکلات در فرآیند ادرارکردن باشند.
یکی از چالشهای رایج در این بیماران، مواجهه با یبوست است. این مسئله اغلب به دلیل کاهش حرکات دستگاه گوارش ایجاد میشود و میتواند بر کیفیت زندگی بیمار تأثیر بگذارد.
بیمار در لحظات ایستادن، ممکن است دچار افت ناگهانی فشار خون (افت فشار ارتوستاتیک)، سرگیجه یا سبکی سر شود. این تغییرات میتوانند بر فعالیتهای روزمره تأثیر بگذارند.
در این بیماری، ممکن است توانایی شناخت بوها و یا تشخیص بوهای متفاوت از هم، برای فرد مبتلا مشکلاتی را ایجاد کند.
یکی از چالشهای آسیبزننده در این بیماری، حس خستگی زودرس است. این احساس بهویژه در انتهای روز، میتواند انرژی و توانایی فعالیتهای روزمره را به سرعت کاهش دهد.
در این بیماری، برخی از افراد ممکن است با درد در نقاط مختلف بدن روبهرو شوند. این مشکل، میتواند کیفیت زندگی فرد بیمار را تحت تأثیر قرار دهد.
تغییرات در میل یا عملکرد جنسی ممکن است برای برخی از افراد مبتلا به این بیماری بروز کند.Top of Form
در مراحل پیشرفته این بیماری، عضلات دهان تحت تأثیر قرار میگیرند و فرآیند جویدن به چالش کشیده میشود. این مسئله ممکن است باعث خفگی و کاهش توانایی در هنگام جویدن موادغذایی شود..
افراد مبتلا به این بیماری اکثراً با مشکلاتی در زمان خواب مواجه هستند. این مشکلات شامل بیدارشدنهای پیدرپی در شب، بیدارشدن زودهنگام یا حتی خوابیدن در طول روز میشود.
تاکنون علت دقیقی برای این بیماری در منابع معتبر پزشکی بیان نشده است. بنابراین روشهای اثبات شده برای جلوگیری از این بیماری همچنان در حال بررسی است. بر اساس باور دانشمندان، ژنتیک و عوامل محیطی در ایجاد این بیماری نقش دارند. به همین دلیل جلوگیری از تأثیرات آسیبزای محیطی میتواند در پیشگیری از بیماری مؤثر باشد.
استفاده از موادغذایی با فیبر بالا و مصرف مقدار مناسب آب، میتواند در مقابله با یبوست که در افراد پارکینسونی معمول است، کمک کند. انتخاب موادغذایی حاوی اسیدهای چرب امگا ۳ نیز در این راستا تأثیرگذار است.
تحقیقات نشان میدهد که تمرینات هوازی باعث کاهش خطر ابتلا به این بیماری میشوند. فعالیتهای ورزشی نه تنها سلامت عضلانی و انعطافپذیری را تقویت میکنند بلکه به حفظ تعادل، کاهش افسردگی و اضطراب نیز کمک میکنند.
تحقیقات حاکی از آن است که افرادی که کافئین مصرف میکنند، کمتر ابتلا به این بیماری را تجربه میکنند. این مسئله نشاندهنده اهمیت تحقیقات بیشتر در این زمینه است.
استفاده پی درپی از روغنهای سرخکردنی مثل روغن آفتابگردان، منجر به آزادشدن مواد شیمیایی سمی به نام آلدئیدها میشود. محققان بر این باورند آلدئیدها خطر ابتلا به بیماریهای جدی چون پارکینسون، آلزایمر و برخی از انواع سرطان افزایش میدهند.
استفاده از علفکشها، آفتکشها و سموم دیگر، خطر ابتلا به بیماریهای عصبی از جمله بیماری پارکینسون را افزایش میدهد. به همین دلیل به شدت توصیه میشود که در هنگام استفاده از این محصولات، از لباس محافظ استفاده کنید تا سلامتی خود را حفظ کنید.
فلاونوئیدها، گروهی از آنتیاکسیدانها هستند که ممکن است در کاهش خطر ابتلا به بیماری پارکینسون مؤثر باشند. این ترکیبات در موادغذایی نظیر توت، سیب، سبزیجات، چای سبز و انگور قرمز یافت میشوند.
کورکومین، یک آنتی اکسیدان موجود در زردچوبه، ممکن است در کاهش خطر بیماری پارکینسون تأثیرگذار باشد. تحقیقات نشان دادهاند که این ترکیب میتواند از چسبیدن پروتئینهایی که در این بیماری نقش دارند، جلوگیری کند.
برای تشخیص بیماری پارکینسون، هیچ تست خاصی وجود ندارد. متخصصان مغز و اعصاب، با بررسی جزئیات تاریخچه پزشکی، انتقال نشانهها، علائم و اجرای معاینات بالینی و عصبی، تصمیم به تشخیص نهایی میگیرند. در بعضی مواقع، اجرای اسکن SPECT (توموگرافی کامپیوتری تک فوتونی) ضروری میشود که به آن اسکن انتقال دهنده دوپامین (DAT) نیز گفته میشود. اما تصمیم اصلی توسط پزشک بر اساس تجربه و مشاهدات اعلام میشود. توجه داشته باشید بسیاری از افراد نیازی به اسکن DAT ندارند. پزشک ممکن است تستهای مختلفی مانند آزمایش خون را انجام دهد تا اطمینان حاصل کند که سایر علل ممکن، برای علائم شما رد شدهاند. روشهای تصویربرداری از قبیل MRI، CT scan، سونوگرافی مغز و PET scan نیز ممکن است برای کمک به تشخیص دیگر اختلالات مورد استفاده قرار گیرند. روشهای تصویربرداری به طور کلی برای تشخیص بیماری پارکینسون مؤثر نیستند. پزشک، ممکن است داروهایی مانند کاربیدوپا-لوودوپا برای بیمار تجویز کند تا علائم بیماری پارکینسون درمان شوند. برای داشتن اثر بهتر، ضروری است که دوز دقیق و کافی این دارو تجویز گردد، زیرا مصرف دوزهای پایین بیشتر از یک یا دو روز اثرگذار نیستند. گاهی اوقات، زمان لازم است تا تشخیص بیماری پارکینسون مشخص شود. متخصصان مغز و اعصاب با ملاقاتهای منظم و ارزیابی علائم بیمار در زمانهای مختلف، میتوانند به تشخیص صحیح کمک کنند.
به منظور مدیریت بیماری پارکینسون، انواع درمانها وجود دارد که به دستههای پزشکی، دارویی، خانگی و طب سنتی تقسیم میشوند. بسیاری از افراد برای کنترل علائم خود نیاز به درمان دارویی دارند. داروها به تحریک سلولهای باقیمانده در جسم سیاه مغزی که دوپامین تولید میکنند، میپردازند. به عنوان مثال، داروهای لوودوپا در این مورد نقش مهمی ایفا میکنند. علاوه بر این، داروهای دیگر به نام داروهای ضد کولینرژیک میتوانند با مهار استیلکولینها، تعادل مواد شیمیایی در مغز را بهبود بخشند. پزشکان متخصص با ارائه برنامه درمانی شخصیسازی شده، قادر به کنترل بهتر روند بیماری برای هر فرد هستند. هنگامی که بیمار پارکینسون از داروها بهصورت مداوم استفاده میکند تا کیفیت زندگیاش را حفظ کند، با پیشرفت بیماری، تغییراتی در پاسخ به درمان ایجاد میشود که به نام نوسانات حرکتی مشهور است. در این شرایط، متخصصان مغز و اعصاب به بررسی ساختارهای عمیق مغز افراد میپردازند تا به بهبود علائم این بیماری کمک کنند. یک روش موثر به نام تحریک عمیق مغز یا DBS وجود دارد که از الکترودهای کوچک برای اعمال نیروی الکتریکی استفاده میشود. این الکترودها به بخشهای عمیق مغز متصل میشوند و با ایجاد تعادل در پیامهای کنترلی، لرزش را کاهش میدهند. درمانهای خانگی نیز در بهبود این بیماری مؤثر هستند که شامل ورزش و تغذیه سالم میشوند. انجام فعالیتهای ورزشی به صورت منظم به افراد مبتلا کمک میکند تا تعادل و هماهنگی بدن خود را بهبود بخشند. اگرچه رژیم غذایی خاصی برای افراد مبتلا توصیه نمیشود، اما مصرف موادغذایی حاوی فیبر، نوشیدن آب به میزان کافی و مصرف میوههای غنی از آنتیاکسیدان مثل اسفناج برای رژیم غذایی بیماران مبتلا به پارکینسون مفید است. تای چی، یوگا و ماساژ نیز به عنوان درمانهای حمایتی مورد توجه قرار میگیرند و در کاهش علائمی چون خستگی، درد و افسردگی تأثیرگذار هستند. همچنین، در طب سنتی، مصرف زیتون، روزانه ۱۴ عدد مغز بادام و قارچ گانودرما به عنوان انتخابهای مفید در رژیم غذایی افراد مبتلا به این بیماری توصیه میشوند. این اقدامات، بهبودی و افزایش کیفیت زندگی افراد را حمایت میکنند. علاوه بر راهکارهای معمول درمانی برای این بیماری، محققان نیز در حوزه درمانهای نوظهور و تجربی به تحقیق و پژوهش پرداخته و راهکارهای جدیدی را جهت مدیریت بهتر این بیماری معرفی مینمایند.
ترکیبات دارویی میتوانند در مدیریت مواردی مانند مشکلات در حرکت، راه رفتن و حتی لرزش به بیمار کمک کنند. این ترکیبات به افزایش مقدار دوپامین در سیستم عصبی کمک کرده یا به عنوان جایگزین آن عمل میکنند. در افراد مبتلا به این بیماری، مشاهده میشود که میزان دوپامین در مغز کاهش یافته است. البته، به دلیل عدم امکان تزریق مستقیم دوپامین به مغز، از داروها به عنوان راهکارهای جایگزین استفاده میشود. با شروع درمان این بیماری، اغلب مشاهده میشود که علائم بهبود مییابد، اما در طول زمان، اثرات داروها ممکن است کاهش یابد. با این وجود، هنوز هم میتوانند به خوبی علائم را کنترل کنند. برخی از داروهای تجویز شده توسط پزشکان را در ادامه معرفی خواهیم کرد.
درمورد داروها برای این بیماری، یکی از گزینههای مهم استفاده از «کاربی دوپا-لوودوپا» است. این دارو مواد شیمیایی را به مغز انتقال میدهد و در آنجا به دوپامین تبدیل میشود. از یک ترکیب با نام «لوودوپا» به همراه «کاربی دوپا» برای محافظت از تبدیل سریع دوپامین در مغز استفاده میشود. این ترکیب علاوه بر کاهش احتمال حالت تهوع، اثرات جانبی نظیر افت فشار ارتوستاتیک را نیز کاهش میدهد. پس از شروع درمان با این دارو، ممکن است علائم بهبود یابد، اما در طول زمان اثرات دارو کاهش مییابد. علاوه بر این، برخی افراد ممکن است بعد از مصرف دوزهای بالاتر لوودوپا حرکات غیر ارادی (دیسکینزی) تجربه کنند. پزشک متخصص مغز و اعصاب ممکن است برای جلوگیری از این اثرات، کاهش دوز دارو را توصیه کند.
Duopa یک داروی منحصربهفرد است که از کربیدوپا و لوودوپا تشکیل شده و به صورت مداوم از طریق تزریق لوله تغذیهای به روده کوچک منتقل میشود. Duopa برای افرادی که به کربیدوپا و لوودوپا هنوز پاسخ میدهند اما با نوسانات زیادی مواجه هستند و همچنین بهخصوص برای کسانی که بیماری آنها در مراحل پیشرفته تری قرار دارد، توصیه میشود. این دارو به صورت مداوم تزریق میشود زیرا باعث حفظ سطح ثابت کربیدوپا و لوودوپا در خون میشود. این روش نیاز به جراحی کوچک برای جایگذاری لوله دارد که ممکن است با خطراتی مانند پارهشدن لوله یا عفونت در محل تزریق همراه باشد. به همین دلیل،Duopa به عنوان یک راه حل خاص و مؤثر در درمان این بیماری مورد استفاده قرار میگیرد. بیشتر بخوانید:سیاتیک چیست؟ علائم و روش های درمان آن
در مقایسه با لوودوپا، آگونیستهای دوپامین به دوپامین تبدیل نمیشوند و به جای آن اثرات دوپامین را در مغز شبیهسازی میکنند. این دسته از داروها در درمان علائم این بیماری تأثیر کمتری دارند، اما به دلیل داشتن دوام بیشتر، ممکن است به همراه لوودوپا برای تنظیم بهتر اثرات خاموش و روشن شدن لودوپا استفاده شوند. علاوه بر اینکه آگونیستهای دوپامین ممکن است عوارض جانبی مشابه با کاربیدوپا-لوودوپا داشته باشند، ممکن است به وقوع توهم، خواب آلودگی، رفتارهای اجباری مثل بیشفعالی جنسی، قمار و افزایش اشتها منجر شوند. اگر تغییرات غیرمعمولی در رفتار بیمار خود مشاهده میکنید، بهتر است با پزشک خود مشورت کنید.
مهارکنندههای MAO B از داروهایی مثل سلژیلین (Eldepryl، Zelapar)، rasagiline (Azilect) و safinamide (Xadago) تشکیل شدهاند. این ترکیبات با مهار آنزیم مونوآمین اکسیداز B (MAO B) در مغز، از هدررفتن دوپامین در مغز بیمار جلوگیری میکنند. افزودن کاربیدوپا-لوودوپا همراه با این داروها، خطر ایجاد توهم را افزایش میدهد. توصیه میشود این داروها به دلیل واکنشهای جدی که اغلب نادر هستند، با اکثر داروهای ضد افسردگی یا مواد مخدر خاص ترکیب نشوند. قبل از مصرف هر داروی اضافی همراه با مهارکننده MAO B، بهتر است با پزشک خود مشورت کنید.
آنتیکولینرژیکها سالها به منظور کنترل لرزش ناشی از این بیماری استفاده میشدند. بنزتروپین (کوژنتین) یا تریهگزیفنیدیل از جمله داروهای آنتیکولینرژیک هستند. با این حال، عوارض جانبی این دسته از داروها، از جمله اختلال در حافظه، گیجی، توهم، یبوست، خشکی دهان و اختلال در ادرار، اغلب بیشتر از مزایای کم آنها است.
آمانتادین، ممکن است به تنهایی توسط پزشکان برای کاهش علائم خفیف این بیماری در دورههای ابتدایی تجویز شود. همچنین، در مراحل بعدی بیماری، ممکن است با کاربی دوپا-لوودوپا ترکیب شود تا علاوه بر تسکین علائم، حرکات غیرارادی (دیسکینزی) ناشی از کاربی-دوپا-لوودوپا را کنترل نماید. عوارض جانبی ممکن است شامل ایجاد لکههای بنفش روی پوست، تورم مچ پا یا توهم باشد.
از جمله این دسته از مهارکنندهها، انتاکاپون (Comtan) است که به عنوان داروی اولیه این گروه شناخته میشود. این دارو، با مهارکردن آنزیمی که منجر به تخریب دوپامین میشود، تأثیر درمانی لودوپا را به مدت زمان بیشتری حفظ میکند. عوارض جانبی اصلی این دسته از داروها، افزایش خطر حرکات غیرارادی (دیسکینزی) است که اصطلاحاً از افزایش غلظت لودوپا ناشی میشود. عوارض جانبی دیگر شامل مشکلات مرتبط با لودوپا مانند اسهال میباشد. استفاده از تولکاپون (Tasmar) به دلیل خطرات جدی کبدی و نارسایی کبد، به صورت نادر توصیه میشود.
تحریک عمیق مغزی (DBS) یک روش جراحی است که در آن الکترودها در یک نقطه خاص از مغز قرار میگیرند. این الکترودها به یک ژنراتور متصل میشوند که در قفسه سینه، نزدیک به استخوان ترقوه، کار گذاشته شده است. این ژنراتور ایمپالسهای الکتریکی را به مغز ارسال کرده و ممکن است علائم این بیماری را به طور قابلتوجهی کم کند. پزشک میتواند شرایط بیمار را در صورت لزوم برای بهبود درمان بهینه کند. این جراحی خاص با خطراتی همچون عفونت، سکته یا خونریزی مغزی همراه است. برخی از افراد ممکن است با استفاده از سیستم DBS با مشکلاتی مواجه شوند که نیاز است برخی از قسمتهای این سیستم تنظیم یا جایگزین شود. تحریک عمیق مغزی اصطلاحاً به افرادی که در مراحل پیشرفتهتر این بیماری هستند و به لوودوپا پاسخ دارویی ناپایداری دارند، ارائه میشود. این روش موجب ثبات نوسانات دارویی، کاهش یا متوقفکردن حرکات غیرارادی (دیسکینزی)، کاهش لرزش، سفتی عضلات و بهبود کندی حرکت میشود. تحریک عمیق مغزی به عنوان یک راهکار موثر در کنترل پاسخهای نامنظم و نوسانات به لوودوپا یا در مواقعی که کنترل دیسکینزی با تنظیم دارویی بهبود نیابد، بهکار میرود. علیرغم توانایی DBS در ایجاد فواید پایدار برای علائم این بیماری، این روش قادر به جلوگیری از پیشرفت بیماری نیست. به عبارت دیگر، این روش میتواند علائم را کنترل کند و پیشرفت طبیعی این بیماری را به تأخیر اندازد اما متوقف نمیکند.
افراد مبتلا به این بیماری، باید ارتباط نزدیک با پزشک خود داشته باشند تا یک برنامه درمانی برای آنها در نظر گرفته شود که بتواند بیشترین تاثیر و کمترین عوارض جانبی را برای آنها داشته باشد.
مطالعات نشان میدهد که تغییرات در رژیم غذایی میتواند در برخی از علائم این بیماری تأثیرگذار باشد. به عنوان مثال، مصرف غذاهای شامل فیبر، همچون میوهها، سبزیجات و مصرف مایعات بهویژه آب به کاهش مشکلات یبوست مرتبط با این بیماری کمک میکند. مصرف موادغذایی حاوی اسیدهای چرب امگا 3 از دیگر ویتامینهای موثر در این بیماری است. این اسیدها که در ماهیها مانند ماهی سردابی یافت میشوند، ممکن است در بهبود عملکرد مغز و سیستم عصبی نقش مهمی داشته باشند.
ورزش، یک محرک مثبت برای تقویت عضلات، افزایش انعطافپذیری و بهبود تعادل است. همچنین، تأثیرات مثبت آن بر روحیه و کاهش احساس افسردگی و اضطراب قابلتوجه است. ممکن است پزشک متخصص مغز و اعصاب، برای تهیه یک برنامه ورزشی مناسب، به شما توصیه کند که با یک فیزیوتراپیست متخصص همکاری کنید. همچنین، امکان دارد انتخاب ورزشهای متنوعی مانند پیادهروی، شنا، باغبانی، رقص، ایروبیک آبی یا تمرینات کششی بر اساس علاقهها و شرایط بیمار مؤثر باشد. در این بیماری، کاهش تعادل و دشواری در راهرفتن ممکن است مشکلساز باشد. با انجام تمرینات ورزشی مناسب، میتوانید به بهبود تعادل خود کمک کنید. در این راستا، توصیههای زیر نیز میتواند مفید باشد:
حتی یک فشار یا تکان کوچک میتواند تعادل بیمار را مختل کند. برای جلوگیری از افتادن، میتوانید از توصیههای زیر استفاده کنید:
انجام فعالیتهای روزانه برای افراد مبتلا به این بیماری ممکن است چالشبرانگیز باشد، از جمله لباسپوشیدن، غذاخوردن، استحمام و نوشتن. با این حال، یادگیری تکنیکها و روشهای کمکی میتواند زندگی روزمره را برای آنها آسانتر کند.
استفاده از روشهای حمایتی میتواند به کاهش علائم این بیماری، از جمله درد، خستگی و افسردگی، بسیار موثر باشد. این روشها، زمانی که به عنوان تکمیلکننده درمان اصلی استفاده میشوند، میتوانند کیفیت زندگی بیمار را بهتر کنند.
در حال حاضر، دلیل دقیق بروز این بیماری مشخص نشده است و افراد متخصص تصور میکنند که عوامل ژنتیکی و محیطی نقش مهمی در ایجاد این بیماری دارند. محققان در حال انجام مطالعاتی هستند تا علل احتمالی این بیماری مانند افزایش سن و تأثیرات برخی سموم محیطی را تأیید یا رد کنند. یکی از علل اصلی این بیماری، از بین رفتن سلولهای عصبی تولیدکننده دوپامین است. مکانیسم دقیق این از بین رفتن هنوز مشخص نیست، اما ترکیبی از عوامل ژنتیکی و تغییرات محیطی میتوانند باعث آن شوند. در این زمینه، فرض میشود که وجود یک ژن غیرطبیعی در ژنوم افراد ممکن است منجر به بروز این بیماری شود، اما هنوز مستندات کافی برای اثبات ارثیبودن این بیماری وجود ندارد. با این حال، در برخی افراد ممکن است این بیماری به صورت ارثی انتقال یابد. اهمیت این نکته آن است که افراد با سنین کمتر ممکن است با احتمال بیشتری بیماری را از اقوام خود به ارث برند. همچنین، بعضی افراد با علائم مشابه این بیماری ممکن است بیماری دیگری داشته باشند که با آزمایشات مشخص میشود. همانطور که اشاره شد، محققان بر این باورند که عوامل محیطی نیز میتوانند بر این بیماری تأثیر بگذارند. استفاده از علفکشها در کشاورزی، مواد شیمیایی دفع آفات و آلودگی هوا ناشی از ماشینهای دودزا، ترافیک و فعالیتهای صنعتی ممکن است عواملی باشند که احتمال ابتلا به این بیماری را افزایش دهند. به همین دلیل، نقش محیط در ایجاد این بیماری همچنان موضوعی برای تحقیقات است.
این بیماری با علائمی مانند لرزش، افت حرکتی، سفتی عضلات و مشکلات تعادل همراه است. این بیماری معمولاً در سنین بالاتر شروع میشود، اما در برخی از موارد میتواند در سنین جوانی نیز ظاهر میشود. این بیماری به طور عمده در افراد بالای ۵۰ سال ایجاد میشود، و با پیشرفت سن، شدت و پیشرفت این بیماری تدریجاً افزایش مییابد. در اغلب موارد، مشاهده علائم بیماری در افراد زیر ۵۰ سال و زیر ۲۰ سال بسیار نادر است. این وضعیت که به پارکینسون جوانان معروف است، بیشتر به دلیل اختلالات ژنتیکی ایجاد میشود. البته باید توجه داشت که در مقایسه با بسیاری از بیماریهای دیگر که ژنتیک در آنها نقش بسیار دارد، نقش ژنتیک در این بیماری ضعیفتر است. به همین دلیل، غربالگری ژنتیکی برای بررسی ابتلا به این بیماری کمتر رایج است. تحقیقات بیشتر در زمینه ارتباط این بیماری با عوامل ژنتیکی و زمینههای مختلف سنی در حال ادامه است تا تازهترین دستاوردها در این زمینه به دست آید.
در مراحل اولیه این بیماری، درمان فعلی میتواند به کنترل علائم کمک کند؛ اما با پیشرفت بیماری، اغلب اثربخشی درمانها کاهش مییابد. نشانههای ابتدایی این بیماری معمولاً با ناتوانی در انجام فعالیتهای روزانه و ایجاد مشکلات در کارهای روزمره همراه است. در ادامه به بررسی انواع مراحل این بیماری خواهیم پرداخت.
در این مرحله، لرزش معمولاً یک سمت بدن، یک دست یا یک پای فرد را تحت پوشش قرار میدهد. ضعف، درد مفاصل و خستگی نیز همراه این لرزش ممکن است باشد.
در این مرحله، سفتی و کندی عضلات بیشتر میشود. افراد ممکن است با مشکلات در انجام کارهای روزمره، مانند نوشتن یا مسواکزدن روبهرو شوند. تغییر در نوشتار و مشکلات تعادلی نیز از دیگر علائم این بیماری است.
در این مرحله، علائم افزایش مییابند. لرزش بدن شدیدتر میشود و انقباضات عضلات نیز افزایش مییابند. فرد ممکن است نیاز به ویلچر داشته باشد و در موارد خاص، به بستریشدن مجبور باشد. این مرحله پس از مدت طولانی از تشخیص بیماری بروز میکند. این مراحل نشاندهنده تدریجی بودن پیشرفت این بیماری میباشد که از لرزش اولیه تا ناتوانی وابسته به مراحل مختلف زندگی فرد است. علاوه بر سطوح مختلف این بیماری، موارد نادری نیز وجود دارند که منجر به ایجاد انواع خاصی از پارکینسونیسم میشوند. پارکینسونیسم بهعنوان یک اصطلاح کلی برای توصیف علائمی مانند لرزش، کندی حرکت و سفتی عضلات در افراد استفاده میشود. پارکینسون، که شاید شناختهشدهترین نوع پارکینسونیسم است، یکی از این موارد است. در ادامه، به انواع نادر دیگر با علل خاصی که سبب ایجاد آنها میشود، اشاره میکنیم.
این نوع پارکینسونیسم بعد از مصرف برخی داروها ایجاد میشود، بهویژه داروهای ضد روانپریشی. علائم معمولاً پس از قطع مصرف داروها ظاهر میشوند.
بیماریهایی مانند پیشرفت آتروفی پیشرونده سیستمهای مختلف، فلج پیشرونده هستهای و کورتیکوبازال دژنراسیون (CBD) از این دست موارد هستند. CBD یک بیماری نادر و پیشرونده است که سیستم اعصاب مرکزی را تخریب میکند.
بیماریهایی که با سکتههای کوچک در بخشهای مختلف مغز همراه است میتوانند منجر به پارکینسونیسم شوند.
برخی تحقیقات نشان میدهد که نوع غذای مصرفی میتواند بر میزان مقاومت بدن در برابر این بیماری تأثیرگذار باشد. افرادی که از میوهها، سبزیجات متنوع و غنی از فیبر استفاده میکنند، به نظر میرسد میزان مقاومت بیشتری در برابر این بیماری داشته باشند. همچنین، مصرف روغنهای حاوی امگا ۳ و ماهی در رژیم غذایی میتواند به عنوان یک عامل محافظتی در این خصوص مطرح شود.
مصرف زیاد گوشت قرمز و فرآوردههای لبنی ممکن است باعث افزایش خطر ابتلا به این بیماری شود. بنابراین، مدیریت مصرف این مواد نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است.
گرچه هنوز راهکارهای قطعی برای جلوگیری از این بیماری کشف نشده است، اما تغییرات در رژیمغذایی میتواند نقش مهمی در مقاومت بدن نسبت به این بیماری ایفا کند. تحقیقات بیشتر در این زمینه نیاز است تا بتوانیم راهکارهای موثرتری برای پیشگیری از این بیماری را ارائه دهیم.